خب همین، برادر نه چندان. خواهرش عالیه، از نظر پارامترها بمب هست. از طرف دیگر پسر ضعیف است. آن را تماشا کردم، اما نه با لذت. می توان گفت که من همیشه یک نگاه کردم، برگرداندم و برگرداندم. چیزی برای دیدن وجود نداشت. هیچ چیز اصلی وجود نداشت. حداقل یک ژست اصلی درج می شد. به طور کلی، خسته کننده و جالب نیست! توصیه به تماشا نکردن، شما وقت خود را تلف می کنید.
می توانم بگویم مرد غریبه در اتوبوس با سبزه طوری رفتار می کرد که انگار مدت هاست همدیگر را می شناسند. او با چاپلوسی دراز کشید در حالی که دختر داشت دیکش را می مکید و آنها بدون هیچ خجالتی یکدیگر را لعنت کردند. دختر نه تنها سوار اتوبوس شد، بلکه برجستگی های قوی سوراخ خود را از چوب آن مرد نیز احساس کرد.
احمقش چه خبر؟