چه عکاس گستاخی، پاپاراتزی لعنتی. از بالکن وارد شد و تقریباً لنز را در خرخر جوجه گذاشت. و او آنجا دراز کشیده است و فکر می کند: "چرا شوهرم حرف نمی زند؟ شاید این یک شوخی است. و شوهر هم همین فکر را در مورد او می کند و او حتی سخت تر به الاغ او می کوبد! و اینگونه بود که آنها یک زوج را درگیر کردند. لعنتی، باید پرده ها را ببندیم!
او مرد متواضعی بود و خواهرش او را گرفت و فاسدش کرد و مجبورش کرد او را لیس بزند و در عوض حتی دیک او را در دهانش نگرفت و فقط او را خودارضایی کرد و او به وفور تمام شد. اما تقدیر او تحریک کننده است. بنابراین او فقط از اسباب بازی بیرون زد. چه خوب که آن را در دهان برادرش نگذاشت، وگرنه او ابتدا متوجه نمی شد. اما من فکر می کنم که او تمام موقعیت ها را به او یاد می دهد و او تبدیل به یک کونیلینگوس حرفه ای می شود.
زن فقط یک ملکه جنسی است! هنگام ایستادن می توانید ببینید که او چگونه آزادانه عضلات جلو و مقعد را کنترل می کند! و این با وجود این واقعیت است که هر دو قسمت جلو و مقعد به وضوح کاملاً مناسب توسعه یافته اند. و چه فرم بدن فریبنده ای، سینه های او از نظر اندازه و شکل باورنکردنی است. این همان اندازه ای است که من در یک زن بزرگ دوست دارم! نه کوهی از گوشت و چربی بی شکل، بلکه یک زن خوش فرم با فرم های خیره کننده. یک بار حدود نیم سال با او قرار گذاشتم، فراموش کردن او غیرممکن است! و البته پس از آن با زنان لاغر به عنوان که در همه من گرفتار نیست!
وای دخترا فقط خوشگلن اونا بچه های بزرگی هستن من خودم بدم نمی آید که اینطور دراز بکشم. مرد مثل آن گربه ماه مارس از خوشحالی غرغر می کند.